«مدرسه روابط عمومی»- امیر، مردی جوان و پرشور، همیشه به دنبال راههایی برای ارتباط با دیگران و ایجاد روابط مثبت بود.
او به تازگی شغلی جدید در یک شرکت روابط عمومی پیدا کرده بود و از این فرصت برای به کارگیری مهارتهای ارتباطی و اجتماعی خود استفاده میکرد.
یک روز امیر تصمیم گرفت یک دوچرخه جدید برای خود بخرد. او که از دوران کودکی عاشق دوچرخهسواری بود، همیشه آرزوی داشتن یک دوچرخه جدید را داشت.
اما وقتی دوچرخه را تحویل گرفت، با دیدن دفترچه راهنمای قطور و پیچیده، ناگهان ذوقش کور شد.
امیر که سواد خواندن و نوشتن نداشت، نمیدانست چطور باید قطعات دوچرخه را مونتاژ کند.
ناامید شده بود و نمیدانست چه کار باید بکند.
ناگهان به یاد آقای احمد، همسایهاش که به مهارت و ذکاوت و روابط عمومی قوی در بین اهالی محل معروف بود، افتاد.
او به سراغ آقای احمد رفت و از او کمک خواست.
آقای احمد با دیدن امیر و دوچرخه جدیدش، لبخندی زد و گفت: "نگران نباش، من به تو کمک میکنم."
آقای احمد که به حل مشکلات و یاری رساندن به دیگران معروف بود، بدون اینکه حتی یک بار به دفترچه راهنما نگاه کند، با مهارت تمام شروع به سوار کردن قطعات کرد.
امیر با تعجب و حیرت به او نگاه میکرد و نمیتوانست باور کند که چطور بدون هیچ راهنمایی، قطعات را به درستی سر جای خود قرار میدهد.
پس از مدت کوتاهی، تمام قطعات به طور کامل سوار شدند و دوچرخه آماده استفاده بود.
امیر از آقای احمد تشکر کرد و پرسید: "واقعا عجیب است!!! چطور موفق شدی بدون خواندن دفترچه راهنما این کار را انجام دهی؟"
آقای احمد با کمی خجالت گفت: "البته، این موضوع را افراد معدودی میدانند، اما من خواندن و نوشتن بلد نیستم."
امیر که بیشتر متعجب شده بود، پرسید: "پس چطور میتوانی این کارها را انجام دهی؟"
آقای احمد با لبخندی سرشار از اعتماد به نفس، گفت: "و آدمی که نوشتن بلد نیست، باید حداقل بتواند فکر کند."
این جمله آقای احمد، جرقهای در ذهن امیر روشن کرد. او فهمید که برای موفقیت در هر کاری، لزوماً نیازی به سواد و دانش به شکل سنتی نیست.
مهمترین چیز، داشتن مهارت حل مسئله، خلاقیت و تفکر منطقی است.
امیر از آن روز به بعد، با انگیزه و تلاش بیشتری به دنبال یادگیری و کسب مهارت در زمینههای مختلف بود.
او فهمیده بود که محدودیتهای ظاهری، مانعی برای رسیدن به اهداف نیستند.
با اتکا به تواناییها و خلاقیت خود، میتوان در هر زمینهای به موفقیت دست یافت.
داستان مرد دوچرخهسوار و همسایهاش، یادآور این نکته مهم است که هوش و ذکاوت فقط در سواد و دانش خلاصه نمیشود.
بلکه افراد باهوش و خلاق، میتوانند با تفکر و ابتکار عمل خود، راه حلهای جدیدی برای مشکلات پیدا کنند و به اهدافشان دست یابند.
علاوه بر این، این داستان نشان میدهد که روابط عمومی قوی میتواند در حل مشکلات و یاری رساندن به دیگران نقش موثری داشته باشد.
آقای احمد به دلیل مهارتهای ارتباطی قوی و روابط حسنهای که با اهالی محل داشت، به راحتی توانست به امیر در حل مشکلش کمک کند.
این داستان میتواند درسی برای همه ما باشد که از تواناییها و خلاقیت خود برای حل مشکلات و یاری رساندن به دیگران استفاده کنیم.
همچنین، اهمیت روابط عمومی قوی را در ایجاد جامعهای متحد و همدل نشان میدهد. با این حال، یادتان باشد که می توانید با گذراندن دوره های روابط عمومی و اخذ مشاوره به افکار خودتان برای برنامه ریزی در حوزه روابط عمومی قدرت بدهید. ما را در این مصاف همراه خود بدانید.
«مدرسه روابط عمومی»- پشت میزتان در روابط عمومی نشسته اید و دارید چای می نوشید. دارید می اندیشید که چه بگویم؟ چطور بگویم؟ چرا بگویم؟ اثر گفتن من بر مخاطبان چیست؟ چه تغییری مطلوب است.
می خواهم بگویم، اولین موضوع زندگی است. انسانها باید زندگی کنند. پس بگویید:
زندگی کردن بر روی زمین
آنچنان که می اندیشیم
هم ساده نیست !
هنر میخواهد..........
هنر عشق و مهربانی ،
هنر درک دیگران ،
هنر غمخواری ،
هنر اراده کردن وتصمیم ،
هنر #انسانیت ........
باید باور کنیم که ما فقط
یکبار فرصت زندگی داریم
و زندگی عرصه یکتای
هنرمندی ماست.......
پس کاش بفهمیم
که چرا آمدیم
و به کدامین سو روانه ایم ......
سیاستمدار اسبق امریکا،
"ریچارد نیکسون"
میگفت :
"ما خوب یاد گرفتیم
در آسمان مثل پرندگان باشیم ،
و در آب مثل ماهیها ،
اما هنوز یاد نگرفتیم
روی زمین چگونه زندگی کنیم !
دریغ نکردن لبخند
گام اول خوشبختی خود
و امید بخشیدن به
دیگران است.
گام نخست هنرمندی ما......
اینگونه است که روابط عمومی روابط عمومی می شود. زمانی که روابط عمومی را در زندگی می شناسید. روابط عمومی، هنری است که با استفاده از زبان و ارتباطات، می تواند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند. اگر به دنبال یادگیری بیشتر در مورد این هنر هستید، می توانید در دوره های آموزشی و مشاوره های ما شرکت کنید.
ما با سابقه ای طولانی در زمینه روابط عمومی، به شما کمک می کنیم تا مهارت های خود را در این زمینه بهبود بخشید و به اهداف خود برسید. دوره های آموزشی و مشاوره های ما با جدیدترین متد ها و تکنیک های روابط عمومی به روز شده اند و به شما کمک می کنند تا دانش و مهارت های خود را در این زمینه به سطح جدیدی برسانید.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره های آموزشی و مشاوره های من، لطفاً با شماره تلفن 09331178144 تماس بگیرید یا با استفاده از این لینک پیام خود را ارسال کنید.
«مدرسه روابط عمومی»- مدیر روابط عمومی یعنی مدیر انسانی سازمان، شخصی که سعی می کند باری را از روی اندیشه انسان ها درون و برون سازمان بردارد، تا آنها بتوانند وظایف خود را نسبت به خودشان و سازمان بهتر انجام دهند.
گاهی باید مثل یک معلم بود. مثل یک معلمی که از نوشته نشدن تکلیف دانش آموزش آگاه است اما به جای شماتت به او درس می دهد. امروز می خواهیم درسی از درس های ارتباطات انسانی را که با روح انسان گره خورده است از دیدگاه بودا و هایدگر مرور کنیم.
اگه بخوام باهات رو راست باشم باید بگم که زندگی
به شکل گریز ناپذیری سخته و این ربطی به جایی که هستی و جوری که زندگی می کنی نداره.
من بهش میگم اصل_بقای سختی
یعنی سختی از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه ولی #نابود نمیشه.
برای همین هم تو یک زندگی خیلی خوب و عادی، جایی که هیچ کی به هیچ کی به خاطر عقایدش #شلیک نمی کنه و همه چی آرومه؛
آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد_افسردگی میخورن که بتونن خودشون رو هر روز صبح از توی رختخواب بکشن بیرون . آدمهای پف کرده، آدمهای بد حال؛ آدمهای روی لبه.
خیلی ها معتقدن که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گلوتن، ما ها رو اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودن. تو بشنو و باور نکن.
حتی هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام
سیزارتا –یا همون بودا– گفت که زندگی رنجه. رنج، یا به زبون بودا «دوکا». هایدگر بهش میگه « #اضطراب_وجودی».
این ها رو نگفتم که نا امیدت کنم. چیزهای خوب و دلنشین هم توی دنیا کم نیست. می تونی ازشون توی راه کمک بگیری و هر وقت داشتی توی چاه غم فرو می رفتی مثل "رسن" بهشون چنگ بندازی و بیای بیرون.
یکی از این طناب ها؛ موسیقیه.
اگه تونستی سازی بزن؛ اگه نتونستی بهش گوش کن. وقتهایی که شادی موسیقی گوش کن و وقتهایی که غمگین بودی بیشتر،
و اونجا که از هرحرکتی عاجز موندی؛ برقص. رقصیدن بهترین و مفیدترین کاریه که میتونی برای روحت بکنی. هرجا ریتمی شنیدی که میشد باهاش برقصی، خودت رو تکون بده، حتی اگه ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروونی باشه.
«رقص هم ارتعاش شدن با جریان هستی است ،بیمهار و بدون ترس از دیده شدن برقص، توی جمعیت...
راستی اگه صدای خوبی داشتی موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخون، اما اگه نداشتی هم مهم نیست، همیشه توی حموم و زیر دوش میتونی برای خودت بخونی.
چیز دیگهای که میتونی بخونی کتابه.
خوندن بهت کمک میکنه زندگیهای دیگهای رو که هیچ وقت نمیتونستی تجربه کنی رو تجربه کنی.
فیلم هم همین کار رو توی یک ابعاد دیگهای میکنه اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلمه چون قوهٔ تخیلت رو به کار میگیره؛ و روند ذهنیتر و عمیق تریه.
تا میتونی بخون. وسط کتابهات حتما چند صفحه هم در مورد ستارهها و کهکشانها بگذار چون کمکت میکنه که ابعاد چیزها رو بهتر درک کنی و یادت نره که توی کل هستی کجا وایسادی.
برای همین قدیمها بیشتر #فیلسوفها ستارهشناس هم بودن. شاید نخوای یا نتونی #منجم بشی، ولی همیشه میتونی وقتهایی که غمگینی به آسمون نگاه کنی و ببینی که غمهات در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچیکه.
طنابهای دیگهای هم هست؛ چیزهایی
مثل #نقاشی کردن، #کاشتن یک درخت؛ #آشپزی با ادویههای جدید، #سفر کردن، #حرکت.
ما برای نشستن خلق نشدیم.
صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریه.
به جای نشستن قدم بزن؛
روابط عمومی، هنری است که با استفاده از زبان و ارتباطات، می تواند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند. اگر به دنبال یادگیری بیشتر در مورد این هنر هستید، می توانید در دوره های آموزشی و مشاوره های ما شرکت کنید.
ما با سابقه ای طولانی در زمینه روابط عمومی، به شما کمک می کنیم تا مهارت های خود را در این زمینه بهبود بخشید و به اهداف خود برسید. دوره های آموزشی و مشاوره های ما با جدیدترین متد ها و تکنیک های روابط عمومی به روز شده اند و به شما کمک می کنند تا دانش و مهارت های خود را در این زمینه به سطح جدیدی برسانید.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره های آموزشی و مشاوره های من، لطفاً با شماره تلفن 09331178144 تماس بگیرید یا با استفاده از این لینک پیام خود را ارسال کنید.